 |
ياسر
عزيزي
وبلاگ
من تعدادي خطا
ندارد*
توضیح
مدیریت و سردبیر
ایران آزاد در
مورد نوشتهء زیر،
نوشتهء رفیق دانشمند
و جوانم یاسر عزیزی |
"موضوع
نقد عبارت است
از توصيف فشارهاي
متقابل ِ تمام
قلمروهاي اجتماعي
بر يكديگر،]توصيف[
نارضايتي منفعلانه
ي عمومي، كوته
بيني يي كه به يك
سان هم وضعيت خود
را تشخيص مي دهد
و هم در اين قضاوت
به بي راهه مي رود؛
همه اين ها در چارچوب
حكومتي گرد آمده
كه از قِبل تمام
اين فلاكت ها روزگار
مي گذراند چرا
كه خود چيزي جز
فلاكت نشسته بر
منصب نيست." (كارل
ماركس- مقدمه نقد
فلسفه حق هگل)
طي روزهاي اخير
ايميلي از رفيق
عزيز مرتضي اصلاحچي**
بدستم رسيد كه
حكايت از مسدود
شدن وبلاگ وي توسط
پاره اي از مراكز
ارائه خدمات اينترنتي
در برخي نقاط تهران
مي كرد . ناخود آگاه
ياد وبلاگ خودم
افتادم . حدود 20 روز
قبل همه تلاش هاي
من براي باز كردن
و ورود به بخش مديريت
ِ صفحه وبلاگي
كه در دامنه "ميهن
بلاگ" داشتم به
اين جمله ختم مي
شد كه: "صفحه مورد
نظر شما تعدادي
خطا دارد لطفا
بعدا مراجعه كنيد"
آن روز و هنوز
احساس مي كرده
ام كه شايد نقصي
فني وبلاگ من را
مبتلاي به خود
كرده ، كه اينگونه
من و شايد ديگراني
كه بازش مي خواسته
اند را به "بعدا"
ارجاع مي دهد . تحقيقا
به اين نتيجه رسيدم
كه اگر مشكل يا
همان خطاهاي مورد
اشاره دوستان
فني بود، كمينه
بايد اجازه ورود
به بخش مديريت
وبلاگ را مي يافتم
. اما هنوز "بعدا"
براي من نرسيده
و بعدن مجبور شدم
مطالب را در صفحه
ديگري بارگذاري
كنم . اگر چه بواسطه
نوع پيام مطمئن
نيستم حتمن بحث
فيلترينگ باشد(كه
اگر هست دوستان
من را آگاه كنند
و اگر هم نيست) اما
همان ايميل مرتضي
اصلاحچي و بسيار
ِ ديگر فيلترينگ
هايي كه هر روز
و همه روز جسم نيمه
جان آزادي را در
اين سرزمين، بي
رمق تر مي كند و
مي لرزاند بهانه
اين مطلب را فراهم
مي آورند .
براستي
آنچه اين وبلاگ
ها موجب مي شوند
چيست كه اينهمه
وحشت و سركوب را
برمي آورد؟
روزگاري
پيش، نه بسيار
دورتر از امروز
تا مگر قرني شود،
سالهاي ِ قبل از
بهمن 57 كه ايران
بوي خون مي داد
و باروت را مي گويم
، شور انقلاب و
عصيان از هر گوشه
اي كه بر مي خاست
، نصيبي از آموزه
هاي چپ و ماركسيستي
داشت. نقد بود اگر
، سلاح ِ نقد بود
و گر نه، نقد با
اسلحه بود كه سياهكل
را مي آفريد، بي
آنكه به بلنداي
آن رستخيز ِ خونين
به داوري ايستيم
كه خطا بود يا نه.
با اينهمه بسيارند
كه گفته اند و مي
گويند آن خون ها
كه از تن و جان مبارزان
انديشه ور آن سالها
مي رفت، بر كوير
بي بلوغ ذهن مردم
ايران پامال شد
. اساسا نقد با اسلحه
تركيب ذهني دوران
ما نيست. همان نقدهاي
ِ با اسلحه، و نتايج
بعد از آن تاكنون،
نشان داد كه نقد
با اسلحه هرگز
نمي تواند جاي
سلاح نقد را بگيرد
. اين شد كه نسل ما
كه در شرايطي به
لحاظ ساخت قدرت
بيش و كم نزديك
به همان سالهاي
سياهكل و البته
از نظر مقتضيات
عصري در قرني و
حياتي ديگر مي
زييد، عقلن و حقن
به اين نتيجه رسيده
است كه جز با سلاح
نقد و جز با نقد
آگاهانه و آگاهي
بخش نه تنها موثر
در تغيير جهان
خود نمي شود كه
بر خلاف آن نيز
گام مي نهد .و اتفاقا
همين مسئله زمينه
ساز همه سركوب
ها نيز بوده است
. "آگاهي" بزرگترين
خطري است كه هر
"فلاكت ِ نشسته
بر منصب"ي را تهديد
مي كند .
لاف گزافي
نيست اگر ادعا
كنيم، نقشي كه
آيين وبلاگ نويسي
در نوباوري نسل
ما و مردم ما ايفا
كرده است، به اندازه
همه دستاوردهاي
تاريخ آگاهي بخشي
ِ پيش از آن و شايد
بيش از آن بوده
است . وبلاگ ها جهان
ما را به شدت به
هم بسته كرده است
و ما را به شدت پيوسته
.
زماني شاملو
مي گفت:"که هر ویرانه
نشانی از غیاب
انسانیست" امروزه
هر سايت ِ مسدودي
نشان از سركوب
ِ انديشه ايست.
و خوشا كه اگر در
زمانه شاملو ويرانه
را فرياد ِ رسايي
بر نمي ساخت، كه
دست ها كم بودند
و زخم ها بسيار،
امروز هر سدي بر
دروازه انديشه
را هزاران فرياد
از همرهان بسيار
در مي شكند . وبلاگ
ها شده اند رگهاي
خون رسان بدن ِ
هر جامعه اي و مگر
رگ ِ بي انسداد،
تني را رنجور مرگ
مي گذارد؟ و مگر
آنانكه با مرگ
ديگران زندگي
مي گذرانند، چنين
رگي را بي انسداد
مي پسندند ؟
دليل
بودن وبلاگ هاي
بيشمار و همه گون
جز اين نيست كه
هر كس به زعم خويش
دريست بر بن بست
آگاهي و چه مبارك
حسي است همين. ما
براي اينهمه شدن
از راه همين وبلاگ
ها رفته ايم و مگر
بسيار دوستي ها
و همرزمي هامان
از همين دالان
هاي مجازي اما
گرمي بخش در نگذشته
است؟
باري! وبلاگ
من چند خطا ندارد.
وبلاگ هيچيك از
كساني كه مسدود
مي شوند و بسته
نيز. هيچكدام چند
خطا ندارند! چه
اگر خطايي دارند،
بيش از يكي نيست
و چه عجيب كه اين
خود خطاي بسياريست!؟
انديشيدن و ديگر
انديشيدن تنها
خطايي ست كه هر
وبلاگ مسدودي
بدان مجرم است
. اشتباه نشود! بحث
از خطاي ِ انديشه
نيست ، سخن از خطا
بودن ِ انديشيدن
است . درستم اگر
بياد باشد از شريعتي
است كه: "در روزگار
جور، عقل و شعور
خود جرم است." و
مگر جز اين اندر
چيزيست.
اشاره
ها:
*. اشاره به جمله
اي كه در پي باز
كردن وبلاگ http://azizi61.mihanblog.com
به چشم مي آيد.
**. مرتضي اصلاحچي
نيازي به پي نوشت
در پاي اسمش ندارد.
فعالي دانشجو
از طايفه چپ و از
وبلاگ : http://eslahchi.blogfa.com
ياسر عزيزي
چهارشنبه
20 تيرماه 86
منبع:
http://azizi61.multiply.com